نفس باباش فاطمهنفس باباش فاطمه، تا این لحظه: 17 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

تابستانه

1392/5/15 14:40
نویسنده : مامان
633 بازدید
اشتراک گذاری

 

                   سلام دختر گلم عزیز مامان :

 خیلی وقته نتونستم برات چیزی بنویسم آخه رایانه یکمی خراب شده و نمی

 

 

شد چیزی نوشت هرچند تو ماه رمضون هم زیاد فرصت نمی شه ولی دوست 

 

 

داشتم از تابستونت برات بنویسم و خاطراتت رو برات ثبت کنم.

 

  امروز یادم افتاد .... دفتر خاطراتت که خیلی وقت است چیزی در آن ننوشته 

 

 

 

ام با خودم می گویم :

 

 

فکرش را بکن یک روز نیستی و او میماند و این دفتر

 

 

دلم می سوزد برای تو .........

 

 

تو این دفتر را می خوانی ...و می فهمی چقدر دوستت دارم .

 

 


عزیز دلم , تابستونه و گرمای شدید برای همین نتونستیم زیاد از خونه بیرون

 

 

بریم البته قبل از ماه رمضان یک سفر کوچولو به شمال داشتیم ولی بعدش

 

 

دیگه بیشتر وقتمون رو تو خونه بودیم البته یک دلیلش هم که ماه رمضونه .

 

 

گل مامان تو این تابستونی اوایلش برات خوب بود چون می تونستی راحت

 

 

بخوابی و هر چقدر دلت می خواست بازی کنی ولی بعدش  دیگه برات خسته

 

 

کننده شده  و مدام بهونه می گیری و حوصلت سر می ره ولی با برنامه ریزی

 

 

که کردی به دوره کردن درسها مشغول می شی و یک کمی سرت گرم می

 

 

شه و بعدش هم مشغول بازی می شی , خیلی دوست داشتم که تابستونت 

 

 

رو به کلاس ورزشی بری و اوقاتت پر بشه ولی دور و اطرافمون کلاس خوبی

 

 

نبود و ما ترجیح دادیم امسال رو تو خونه باشی . و تو این چند ماه خیلی دلت

 

 

برای دوستات تنگ شده و دلت می خواد بری پیششون البته با دیدن عکس 

 

 

هاشون و به یاد آوردن خاطراتتون یک کمی دلتنگیت رفع می شه ولی مدام

 

 

می گی کی مدرسه ها باز می شه دوباره برم پیش دوستام .

 

              

 

و اما ماه مبارک رمضان : امسال دختر نازم حسابی بزرگ شده و خانمی شده

 

 

چون تونستی ینج روز رو تقریبا روزه کامل بگیری یعنی بعد از سحری دیگه

 

 

چیزی نمی خوردی تا ساعت شش که به زور من و بابا چند لقمه  می خوردی

 

 

تا افطار و تازه از ما ناراحت می شدی که نزاشتیم روزه کامل بگیری . قربونت

 

 

برم عزیزم روزه های تو با این که کامل نبود ولی بیشتر از ما مورد قبوله چون 

 

 

نیتت پاک تره و نمازهات رو هم کامل می خوندی و بعدش هم قرآن می خوندی

 

 

مطمئنم خداوند به واسطه تو فرشته کوچولو دعاهای ما رو هم مستجاب می

 

 

کنه . تازه امسال هم مثل این هفت سال زحمت چیدن سفره افطار به عهده

 

 

شما بود و با ذوق و شور زیاد سفره رو تزیین می کردی انشاالله خداوند بهترین

 

 

هاش رو برات رقم بزنه گلم .

 

 البته خاطرات بیشتری هست که در فرصت مناسب با عکس هات برات می زارم گلم  

            


در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست! مثل آرامش بعد از یک غم،

 

 

مثل پیدا شدن یک لبخند، مثل بوی نم بعد از باران، در نگاهت

 

 

چیزیست که نمیدانم چیست! من به آن محتاجم!

 

 

دختر گلم دوستت دارم به وسعت آسمان 



پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

سمانه مامان پارسا جون
19 مرداد 92 23:07
قربونت برم خاله جون روزه هات قبول باشه گلم ایشاالله همیشه تنت سالم باشه در پناه خدا باشی
دايي حميد
21 مرداد 92 20:27
آفرين به فاطمه خانم گل، انشالله كه روزه و نمازت قبول باشه و براي دايي و زن دايي و سما هم دعا كرده باشي،آفرين به اين پشت كارت كه اين كار به اين سختي رو انجام دادي. قبول باشه عسلم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به می باشد