تولد در مدرسه
گل خندونم سلام:
چه کنم پیشکش مهر خداگونه ی تو؟
هديه ای کو،کجایست،که زیبنده ی توست؟
هديه ام کن تو به لبخند لطیفت،ای گل
آرزویم همه تصویر خوش خنده ی توست
چندروز پيش تو مدرسه براي بچه هاي فصل بهار تولد گرفتيم كه شما هم يكي از اون شكوفه ها بودي و انقدر ذوق داشتي كه توي مدرسه مي خواهي تولد بگيري كه حد نداشت و همش به من و بابا مي گفتي : خوشحاليد كه يك دختر هفت ساله داريد من ديگه حسابي بزرگ شدم مي خوام برم كلاس اول .
روز تولدتون رو با روز معلم يكي گرفتيم آخه شما ها هنوز كوچولو هستيد و نمي تونيد خيلي براي معلمتون برنامه اجرا كنيد براي همين هم ما امديم تو كلاستون و يك جشن مفصل براي شما و معلم مهربونتو خانم جليلي گرفتيم و انقدر ذوق و شوق كيك و كادو هاتون رو داشتيد كه حد نداشت و تند تند شمع ها رو فوت مي كرديد و شعر مي خونديد تا به قسمت زيباي كادو باز كردن برسيد وقتي هديه ات رو بهت دادم انقدر خوشحال شدي و من رو بوس كردي كه همه تعجب كرده بودن و وقتي چشمت به عروسك زيبات افتاد ديگه رو پا بند نبودي و عروسكت رو به همه دوستانت نشون مي دادي و خلاصه در آخر آبنبات هاي رو كه روز قبل با كمك هم درست كرديم به دوستانت هديه دادي و با اشتياق فراوان دويدي به خونه براي بازي با سانيسا كوچولو (اسم عروسكت ) .
اميدوارم هميشه دلت همينجوري مهربون و با عاطفه باشه و هميشه لبهات پر از شكوفه هاي خنده .
اينم عكس تولد گل مامان
فاطمه خانم و دوست صميميش عطرين خانم
اين هم هديه هاي كوچيكي كه فاطمه جون به دوستاش داد