السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ( سفر به شهر نور )
محبوب رضاست هرآنکه دل ریش تر است
از کعبه صفای این حرم بیشتر است
اینجاست طبیبی که ندارد نوبت
هر دل که شکسته تر بود پیشتر است.
ناز دونه من : امسال بهارمون رو با سفر به شهر نور و زيبايي آغاز كرديم و از خود امام هشتم خواستيم كه سال خوبي رو برامون رقم بزنه ، وقتي سوار قطار شديم شما از خوشحالي روي پا بند نبودي و مدام بالا و پايين مي پريدي و خوشحالي مي كردي چون بعد از چهار سال داشتيم مي رفتيم مشهد و وقتي رسيديم و روز اول عيدمون رو روبه روي حرم امام رضا شروع كرديم شادي ما وصف ناپذير شد .
وقتي مي خواستيم بريم حرم رفتيم برات يك چادر زيبا خريديم و با پوشيدن اين چادر زيبايت چند برابر شد و با اين پوشش زيبا وارد صحن امام رضا شديم هر چند خيلي شلوغ بود ولي حسابي مزه داد و شما روبروي حرم ايستادي و شروع كردي به نماز خوندن و دعا كردن و حسابي دل ما رو بردي و همن جا از خداوند خواستم كه عاقبتت رو به خير كنه و بهترين هاش رو برات رقم بزنه .
اينم عكس هاي پري زيباي من
اينجا هم داري نماز مي خوني
ای خدای فاطمه، حجاب و عفاف را سیره دختران و زنانمان کن و آنان را از شر طوفان مسمومی که به همت دشمنان تو برخاسته است محافظت بفرما.
سفر امسالمون با وجود همسفر هاي خوبمون شيرين تر و خاطره انگيز تر بود مخصوصا حضور پارسا جون كه با شيرين زبوني هاش و شرين كاري هاش ما رو هم شادتر كرد .
وقتهاي كه داخل صحن مي رفتيم با هم شروع مي كرديد نماز خوندن و دعا كردن و بعد هم داخل حياط مي دويدي و حسابي بازي مي كرديد ، شب ها هم براي خودش عالمي داشت وقتي دوتاي شروعد مي كرديد شعر خوندن و دست ردن و بالاو پايين پريدن تاساعت دو نيمه شب . ما فقط به كارهاي شما مي خنديديم خلاصه گل من خيلي بهت خوش گذشت واز اين بابت خيلي ما خوشحاليم
فقط نمي دونم اينجا داشتي به چي فكر مي كردي؟؟؟؟؟
اگر زمین با تمام وسعتش برای تو تنگ شد، لحظه ای به آسمان خیره شو، درپس طراوت ابرها بوی باران را نفس بکش، دلت که آسمانی شد خدارا صداکن.